به خودم می خندم
به دل غمگینم
به جهان و به غم سنگینم
زندگی زیبا بود
همچو یک رویا بود
به خودم می خندم
به دل غمگینم
به جهان و به غم سنگینم
زندگی زیبا بود
همچو یک رویا بود
چون سرودی در دشت
عطرو بویش چون مشک
لحظه ی سخت وداع
اشک و غصه آه
از برم یار نرو
تو ستم کار نشو
منتظر میمانم
چشم تر می خوانم
تو نرو از بره من
با تو میگویم سخن